نوشته شده توسط : بهار

 

سه چیز در زندگی است که اگر از دست برود دیگر به دست نمی آیند :
 زمان                               کلمات                              فرصت
 
 
سه چیز در زندگی هرگز از دست نمی روند :
صلح                             امید                                    صداقت
 
 
سه چیز در زندگی بسیار پر ارزشند :
           عشق                             اعتماد به نفس                  دوست خوب  
 
 
سه چیز در زندگی غیر قابل تعیین هستند :
موفقیت                            رویا                                آینده
 
 
سه چیز که مرد و زن را می سازد :
کار                                صمیمیت                             تعهد
 
 
سه چیز که مرد و زن را نابود می کند :
الکل                                  غرور                           عصبانیت
 
 
سه چیز در زندگی که اگر خراب شوند غیر قابل بازسازی هستند :
احترام                            اعتماد                              دوستی
 
 
سه چیز در زندگی که هرگز   شکست نمی خورد :
عشق واقعی                 عزم راسخ                        ایمان و اعتقاد
  
 
 

 



:: بازدید از این مطلب : 498
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 / 11 / 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهار

 

خوشبختی از درهایی وارد می شود که شما حتی نمی دانستید بازشان گذاشته اید .
 
گریه نکن زیرا تمام شده است، لبخند بزن زیرا اتفاق افتاده است .
 
هر روز یک قورباغه زنده بخورید تا هیچ چیز بدتری در آن روز برایتان اتفاق نیفتد .
 
اگر کسی که پولی به او قرض داده اید رفت وپیدایش نشد مطمئن باشید که همه ارزشش را داشته است .
 
از مداد رنگی ها خیلی چیزها می توانید بیاموزید :
بعضی ها تیره هستند،بعضی هاتند هستند،بعضی هازیبا هستند، بعضی اسم های عجیبی دارند،بعضی ها رنگهای متفاوتی دارند اما همه یاد گرفته اند که با هم در یک جعبه زندگی کنند .
 
بپذیرید که بعضی روزها کبوتر هستند وبعضی مجسمه .
 
سعی کنید حرفهایتان نرم وشیرین باشد چرا که ممکن است مجبور شوید آنها را بخورید .
 
هرگز ماشینی را که نمی توانید هلش دهید خریداری نکنید .
 
هیچ وقت هر دوپا را با هم در دهان نگذارید چرا که آن وقت پایی برای ایستادن ندارید .
 
روزهای تولد خیلی مفید هستند هر چه بیشتر داشته باشیدعمرتان طولانی تر است،کسی به این که شما رقص بلد نیستید اهمیتی نمی دهد فقط برخیزید و برقصید .
 
کرم هایی که زود از خواب بیدار می شوند توسط پرنده ها خورده می شوند پس دیرتر از خواب بر می خیزند .
اگر می خواهی کسی را امتحان کنی به او قدرت بده .
 
اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید گریه کنی،لذت دیدن ستاره ها را هم از دست خواهی داد .
 
برای پخته شدن کافی است هنگام عصبانیت از کوره در نروید .
 
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته می شود در دیگری باز می شود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم .


:: بازدید از این مطلب : 485
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 / 11 / 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهار

 

1- Take into account that great love & great achievements involve great risk .
بر این باور باش که عشق و دستاوردهای عظیم، در بر گیرنده ی مخاطرات بزرگ است .
 
2- When you lose,don’t lose the lesson
آن گاه که می بازی،از باختت درس بگیر .
 
3- Follow three R's : - Respect for self
                                    - Respect for others
                                    - Responsibility for all your actions
سه اصل را دنبال کن : - محترم داشتن خود      - محترم داشتن دیگران 
-         جوابگو بودن در قبال تمام کنش های خود .
 
4- Remember that not getting what you want is sometime a wonderful stroke of luck.
به یاد داشته باش، دست نیافتن به آنچه می خواهی گاهی از اقبال بیدار تو سرچشمه می گیرد .
 
5 – Learn the rules so you know how to break them properly .
قواعد را فراگیر تا به چگونگی شکستن آنها به گونه ای شایسته،آگاه باشی.


:: بازدید از این مطلب : 538
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 / 11 / 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهار

ما خدا را گم می کنیم ...... در حالی که او کنار نفسهای ما جریان دارد

خدا اغلب در شادی های ما سهیم نیست

تا به حال چند بار خوشی هایت را آرام و بی بهانه به او گفته ای ؟

تا به حال به او گفته ای که چقدر خوشبختی ؟؟؟؟

که چقدر همه چیز خوب است ؟

که چه خوب که او هست ؟

خدا همراه همیشگی سختی ها و خستگی های ماست

زمانی که خسته و درمانده به طرفش می رویم خیال می کنیم

تنها زمانی که به خواسته ی خود برسیم او ما را دیده و حس کرده ، اما ....

گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه ی او به ماست.

خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد

به عشق ایمان دارم حتی اگر آن را حس نکنم

به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد .

 

( دیوار نوشته ای مربوط به ویرانه های جنگ جهانی )



:: بازدید از این مطلب : 371
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 / 11 / 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهار

یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده در پیله نگاه کرد. سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد .آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد .پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود.آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بالهای پروانه  باز ،گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند.

هیچ اتفاقی نیفتاد ! ......

در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند . چیزی که آن شخص با آن همه مهربانی اش نمی دانست این بود که محدودیت پیله وتلاش لازم برای خروج از سوراخ آن راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی  از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند .

گاهی اوقات تلاش تنها چیزی است که در زندگی نیاز داریم . اگر خدا اجازه می داد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می شدیم ، به اندازه کافی قوی نبودیم و هرگز نمی توانستیم بپریم .

من قدرت خواستم و خدا مشکلاتی در سر راهم قرار داد تا قوی شوم .

من دانایی خواستم و خدا به من مسائلی داد تا حل کنم .

من سعادت و ترقی خواستم و خدا به من قدرت تفکر و قوت ماهیچه داد تا کار کنم .

من جرأت خواستم و خدا موانعی سر راهم قرار داد تا به آنها غلبه کنم.

من عشق خواستم و خدا افرادی به من نشان داد که نیازمند کمک بودند.

من محبت و خدا برای من فرصتهایی برای محبت داد .

من به هر چه که خواستم نرسیدم .... اما به هر چه که نیاز داشتم دست یافتم .



:: بازدید از این مطلب : 394
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 / 11 / 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهار

 

 

 

 

می گویند

مرا آفریدند

از استخوان دنده چپ مردی

به نام آدم

حوّایم نامیدند

یعنی زندگی

تا در کنار آدم یعنی انسان

همراه و هم صدا باشیم

می گویند

میوه ی سیب را من خورده ام

شاید هم گندم را

و مرا به نزول انسان از بهشت

محکوم می نمایند بعد از خوردن گندم

ویا شاید هم سیب

چشمانشان باز گردید

مرا دیدند

مرا در برگ ها پیچیدند

مرا پیچیدند در برگها

 تا شاید

راه نجاتی را از معصیتم

پیدا کنند

نسل انسان زاده منست

من

حوّا

فریب خورده شیطان

و می گویند

که درد و زجر انسان هم

زاده منست

زاده حوّا

که آنان را از عرش

به خاکی دهر

فرو افکند

شاید گناه من باشد

شاید هم از فرشته ای از نسل آتش

که صداقت و سادگی مرا

به بازی گرفت و فریبم داد

مثل همه که فریبم می دهند

اقرار می کنم

دلی پاک

معصومیت از تبار فرشتگان

وباوری ساده تر و صاف تر از آبهای شفاف جوشنده ی یک چشمه دارم

با گذشت قرن ها

باز هم آمدم

ابراهیم زاده ی من بود

و اسماعیل پرورده ی من

گاهی در وجود زنی

از تبار فرعونیان که موسی را در دامنش

پرورید

گاهی مریم عمران ، مادر بکر پیامبری که

مسیح اش نامیدند

و گاه خدیجه ، در رکاب مردی که محمدش خواندند

فاطمه من بودم

زلیخای عزیز مصر و دلباخته یوسف هم

من بودم

زن لوط و زن ابولهب و زن نوح

ملکه سبا

من بودم

فاطمه ی زهرا هم من

گاه بهشت زیر پایم نهادند و

گاه ناقص العقل و نیمی از مرد خطابم کردند

گاه سنگبارانم نمودند و

گاه به نامم سوگند یاد کرده ، و در کنار تندیس مقدسم

اشک ریختند

گاه زندانیم کردند و

گاه با آزادی حضورم جنگیدند و

گاه قربانی غرورم نمودند و

گاه بازیچه خواهشاتم کردند

اما حقیقت بودنم را

و نقش عمیق کنده کاری شده ی هستی ام را بر

برگ برگ روزگار

هرگز

منکر نخواهد شد

من

مادر نسل انسان ام

من

حوّایم ، زلیخایم ، فاطمه ام ، خدیجه ام

مریمم

من

درست همانند رنگین کمان

رنگهایی دارم روشن وتیره

و حوّا مثل توست ای آدم

اختلاطی از خوب و بد

وخلقتی از خلاقی که مرا

درست همزمان با تو آفرید

پس بیاموز تا سجده کنی

درست همانطور که فرشتگان در بهشت

بر من سجده کردند

بیاموز

که من

نه از پهلوی چپت

بلکه

استوار، رسا و هم تراز

با تو

زاده شدم

بیاموزکه من

مادر این دهرم و تو

مثل دیگران

 زاده من !!!!!!!!!

 



:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 / 11 / 1388 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد